شیخ شفیق جرادی
بسم الله الرحمن الرحیم؛ یکی از بارزترین ویژگیهای اندیشه های بزرگ و رهبران عظیم، قدرت تشخیص حق از باطل و راه راست از بیراهۀ گمراهی است؛ و از آنجا که به عقیدۀ اهل عرفان، معرفت، لازمۀ وجود است و محبت، رازی برخاسته از عمق وجود هر موجودی می باشد؛ ساختار عرفانی اندیشۀ امام خمینی(س)، ترجمان عشق به ذات حق و جلوۀ کلام عظیم خداوند در قرآن است که در گفتار و رفتار پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) تجلی یافت و آن عبارت است از خاستگاه سلوک عارف و عشق به هستی و در عین حال، حضور او در عرصۀ هستی.
از اینجا بود که رابطۀ میان شخصیت امام خمینی(س) به عنوان عبد وبندۀ خدا از یک سو، و خمینی(س) در جایگاه امام و رهبر از سوی دیگر، به وجود آمد؛ تا جایی که به عقیدۀ بسیاری از صاحبنظران، امام خمینی(س) روش جدیدی در عرفان نظری و عملی پدید آوردند که می توان آن را «عرفان متعالی» نامید، همان طور که ملاصدرا، بنیانگذار
مجموعه مقالات همایش بزرگدارشت یکصدمین سالگرد میلاد حضرت امام خمینی (س)عرفان در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 11 حکمت متعالیه، نیز با ایجاد هماهنگی و همراهی میان قرآن، عرفان و برهان نوآوری کرده بود.
امام خمینی(س) با تکیه بر قرآن کریم به عنوان محور اصلی و در پرتو سنت امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ و با اندیشه و تامل عمیق، مکتب عرفانی نوینی را بنا نهادند که می تواند مبنایی باشد برای همگونی و همراهی فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی، در کنار عشق پرشور به ذات حق و اشتیاق عارفانه. بدین ترتیب، امام در دوران معاصر به عرصه آمدند تا معیار حقیقی تشخیص حق از باطل شوند.
ما به همت همکاران «کانون اندیشه و فلسفۀ اسلامی» و در حضور شما شرکت کنندگان محترم، در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(س) گرد هم آمده ایم تا با همراهی اهل علم و اندیشه، یکی از ابعاد مهم و حساس شخصیت امام راحل را که در حوزۀ اندیشۀ انسانی از اهمیت خاص برخوردار است، مورد بحث و بررسی قرار دهیم؛ و این مقوله، همان مفهوم «عرفان» است.
عرفان چیست؟ آیا عرفان و تصوف، یک مفهوم هستند یا میان آنها تفاوت وجود دارد؟ آیا عرفان، میان «آگاهی» و «حقیقت» فاصله می اندازد؟ و آیا از منظر عرفان، مفهوم «ذات»، به جایگزینی برای وجود موضوعی، فلسفه، دین و علم تبدیل شده است؟ آیا می توان عرفان را به صورت علمی با مبانی، اصول و موضوعات خاص خود ارائه کرد یا اینکه عرفان، به مقولۀ ایمان و باور قلبی و شهودی نزدیکتر است؟
آیا جامعۀ بشری می تواند از مقولۀ عرفان، استفاده عملی نماید، یا اینکه عرفان، در حوزۀ معرفت شناسی، تنها یک نوع دعوت به خویشتنداری است؟ آیا درست است که بگوییم همۀ آنچه که باید دربارۀ
مجموعه مقالات همایش بزرگدارشت یکصدمین سالگرد میلاد حضرت امام خمینی (س)عرفان در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 12 عرفان گفته شود، پیش از ما بیان شده است و ما باید تنها از آنها پیروی کنیم، یا آنکه مقوله های عرفانی، قابلیت تغییر و تحول و نوآوری دارند؟ ... و سرانجام اینکه حضرت امام چه مسائل جدیدی را در حوزۀ عرفان مطرح کردند و نظر ایشان دربارۀ عرفان چه بوده است؟
در چنین جوّی، اندیشۀ برپایی همایش «عرفان در اندیشه امام خمینی(س)» پدید آمد و قوت گرفت و به یاری خداوند، مطالب مطرح شده در این همایش که به عقیدۀ ما نخستین گام در سلسله بحثهای روش شناسی است ـ برای تبیین موضوعات مذکور پیگیری خواهد شد ـ چرا که در دنیای عرب و جهان اسلام، نیاز مبرمی به اینگونه مباحث احساس می شود. امید آنکه مورد قبول و رضایت خداوند متعال قرار گیرد.
در پایان باید خاطر نشان کنم که یکی از موضوعات اساسی مورد بحث و بررسی در این همایش، آن است که روش عملی عارف شیعه در برخورد با عرفان چگونه است و آیا برداشت عرفای شیعه در این باره، به دور از جریان زندگی سیاسی و اجتماعی است و اینکه همان تصویر مورد نظر صوفیان را در ذهن دارند یا خیر؛ و از سوی دیگر، عرفان در حالت کلی چگونه مفاهیم اساسی حوزۀ نظری را حل و فصل می کند و این ابعاد نظری، چگونه می توانند در حوزۀ عملی، به صورت اعمالی عرفانی ظاهر شوند، همان طور که امام خمینی(س) بر این مهم تاکید داشتند و عرفان را از زوایای تنگ نظری و از حالت یک برداشت نفسی و درونی خارج ساخته، آن را به صورت اعمال ارادیِ شخص عارف، مطرح کردند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مجموعه مقالات همایش بزرگدارشت یکصدمین سالگرد میلاد حضرت امام خمینی (س)عرفان در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 13
مجموعه مقالات همایش بزرگدارشت یکصدمین سالگرد میلاد حضرت امام خمینی (س)عرفان در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 14